پاتوق من و تو
 
 

 

عشق یعنی:  هر اس ام اس که می رسه امیدوار اون باشی.

عشق یعنی: برای هر کسی که می خوای اس ام اس بزنی اشتباهی واسه اون بفرستی.

عشق یعنی:  دنبال یه موضوع میگردی که به اون اس ام اس بدی.

عشق یعنی:  دائم موبایلتو چک می کنی که نکنه از اون اس ام اس رسیده باشه .

عشق یعنی:  همش فکر می کنی موبایلت تو جیبت داره می لرزه اما نگاش که می کنی خبری نیست.

عشق یعنی:  شب ایی که اس ام اس نمیاد اعصابت خورد میشه.


 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 27 دی 1389برچسب:, :: 10:47 :: توسط : مریم

 

عشق  کلمه ایست که بار ها شنیده می شود ولی شناخته نمی شود

عشق  صداییست که هیچ گاه به گوش نمی رسد ولی گوش را کر می کند

عشق  نغمه ی بلبلیست که تا سحر می خواند ولی تمام نمی شود

عشق  رنگیست از هزاران رنگ اما بی رنگ است

عشق  نواییست پر شکوه اما جلالی ندارد

عشق  شروعیست از تمام پایان ها اما بی پایان است

عشق  نسیمیست از بهار اما خزان از آن می تراود

عشق  کوششیست از تمام وجود هستی اما بی نتیجه

عشق  کلمه ایست بی معنی ولی هزاران معنی دارد
عشق………

عشق ۱۰ عنصر است اما عنصر آخر آن تمام معنی را می رساند ولی معنی آن گفتنی نیست

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 27 دی 1389برچسب:, :: 10:44 :: توسط : مریم

زرتشت پیامبر سرزمین جاوید

 

زرتشت پیامبر بزرگ آریائی , یکی از جمله نوادر اندیشمندان جهان است . درباره دوران زندگی وی آگاهی درستی در دست نیست , اما قدر مسلم آن است که دانشمندان بر اساس و پایه پژوهشها و بررسیهای انجام شده,زمان زندگی وی را از 1500 تا 3000سال پیش از میلاد میدانند.

زرتشت پیام آوری است که باگفته ها و آیینش، انقلاب بزرگ فکری بر پا کرد. پیام های او به شکل سروده های مذهبی که گات ها نامیده می شود،از زمان های بسیار قدیم بر جای مانده است.

 

نیایشی از زرتشت : ای خداوند جان و خرد، کسانی را که نیکوکار و نیک اندیش و بر راهِ راستی و درستی می بینی، کامروا ساز، بسی کامروا. نیک میدانم که هیچ نیایشی نیست که از جان و دل برآید و بی پاسخ بماند

تصویری از کعبه زرتشت

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 25 دی 1389برچسب:, :: 15:3 :: توسط : مریم

شکسپير:عشق مثل آبه، مي توني تو دستات قايمش کني  

ولي يه روز دستاتو باز مي کني مي بيني همش

  چکيده بي اينکه بفهمي دستت پر ازخاطرست.

3dgirl.blogfa.com Ú˜Ó åÇí ãÊÍј ÚÇÔÞÇäå ÏÎÊÑ æ ÓÑ


ارسال شده در تاریخ : 23 دی 1389برچسب:, :: 11:24 :: توسط : مریم

خر, سگ, میمون

خدا خر را آفرید و به او گفت

بار خواهی برد، از زمانی كه تابش آفتاب آغاز می شود تا زمانی كه تاریكی شب سر می رسد. و همواره برپشت تو باری سنگین خواهد بود. و تو علف خواهی خورد و از عقل بی بهره خواهی بود
و پنجاه سال عمر خواهی كرد و تو یك خر خواهی بود.
خر به خداوند پاسخ  داد:

بقيه مطالب به ادامه مطلب مراجعه كنيد



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : 22 دی 1389برچسب:, :: 14:54 :: توسط : مریم

 

 


آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.



1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.



OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO





2- اگر در متن بالا C را پیدا کردید، حالا 6 را پیدا کنید.



9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999699999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999

3- حالا حرف N را بیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.



MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM



این یک شوخی نیست. اگر شما قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.



مغز شما عملکرد خوبی دارد و از بیماری آلزایمر (Al zheimer) در امان خواهید بود.

 


ارسال شده در تاریخ : 20 دی 1389برچسب:, :: 11:15 :: توسط : مریم

اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰ سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن

مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.


ـ آیا میدانید : کمبوجيه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از

ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد

به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد .

اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه

دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.

 

 


براي خواندن بقيه مطالب به ادامه مطلب مراجعه كنيد



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : 19 دی 1389برچسب:, :: 14:0 :: توسط : مریم

 

 

 

 

خيال ميکردم عشق عروسکي است که ميتوان با آن بازي کرد ولي افسوس اکنون که معني عشق را درک کرده ام فهميده ام که خود عروسکي هستم بازيچه دست سرنوشت

 

 

اندازه ی تمام قدمهایی که تو عمرم برداشتم دوستت دارم . . . از طرف فلج مادر زاد !

 

 

از زندگي لذت ببر چون آخر جاده زندگي يه تابلو هست كه روش نوشته دور زدن ممنوع 

 

 

براي خواندن بقيه اس ام اس ها به ادامه مطلب مراجعه كنيد



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 18 دی 1389برچسب:, :: 14:0 :: توسط : مریم

 

 

دلم محكوم اين وابستگيهاست

حصاري در هميشه خستگيهاست

به تعداد تمام سنگ دنيا

درونش قصه بشكستني هاست


ارسال شده در تاریخ : 18 دی 1389برچسب:, :: 10:12 :: توسط : مریم

 

عشق پنهان من از راه دور تور را مي پرستم اي قبله اميد من

از راه دور به تو عشق مي ورزم تا ديگر اين فاصله ها را احساس نكني....ا

از راه دور درد دلهاي خودم را به تو مي گويم.... و تو را در آغوش محبت هاي خودم مي فشارم

آري از همين راه دور نيز مي توان دست در دستانم بگذاري ... و با هم قدم بزنيم...

به خواب عاشقي مي روم تا اين رويا برايم زنده شود...

خاطره هايمان را هميشه از ذهنم مرور مي كنم و هيچگاه نمي گذارم خاطره هاي لحظه ديدارمان از ذهنم دور شود...

اين فاصله ها رو با محبت و عشقم از بين مي برم و كاري مي كنم هميشه احساس كني در كنار مني...

و اين است برايم يك خواب عاشقونه خواب نگاه به چشمان هم، خواب با هم بودنمان

آري و اين است يك فاصله عاشقونه

عاشق باش چون اين راه مقدس است و پايان را شيرين تر از گذشته است


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 15 دی 1389برچسب:, :: 10:3 :: توسط : مریم

 

 

 

 

 

 

 

عشق من جز دلواپسی نیست

اخه قلبم مثل قلب کسی نیست

تو یه تصویری چه کودکانه دل باخته ای

من انجوری که در باور خود ساخته ای

تو یه نقشی که چه دور ازمن

عکس ماهه توی اب روشن

تو رویای مثل بیداری

تو می خوای ماهو از برکه بیای برداری

من نه عمری پشت شیشه چون عروسک بودم

نه که خفته بين پنبه ها و پولک بودم

من اگر سردار عشقم یا که پاک باخته ام

سرنوشتم رو بادستای خودم ساخته ام

قصه ها گذشته برمن تا بدونم من کیسنم

سرگذشتم هرچه بوده من پشیمون نیستم

یه زمان عاشق و گاهی تو اغوش هوس

هر چه بوده انتخاب من بوده و بس

گاهی سرشار حقیقت گاهی مغلوب گناه

هر چه هستم تو  فقط من را برای من بخواه

من اگر مریم پاکم یا گیاه هرزه

عشق من بیا به باورهای من عشق بورز

من پر از احساسم تو پر از احساسی

مگه میشه قلب منو نشناسی

بیا با عشق احساس دوباره منو بشناس

وای اگه قلب منو نشناسی

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 7 دی 1389برچسب:, :: 14:11 :: توسط : مریم

دختر با نا اميدي و عصبانيت به پسر كه روبرويش ايستاده بود نگاه مي كرد كاملا از او

 نا اميد شده بود از كسي كه انقدر دوستش داشت و فكر مي كرد كه او هم دوستش

دارد ولي دقيقا موقعي كه دختر به او نياز داشت دختر را تنها گذاشت از بعد از پيوند

كليه در تمام مدتي كه در بيمارستان بستري بود همه به عيادتش امده بودن غير از

پسر چشمهايش هميشه به دري بود كه همه از ان وارد مي شدند غير از كسي كه

او منتظرش بود حتي بعد از مرخص شدن از بيمارستان به خودش گفته بود كه شايد

پسر دليل قانع كننده اي داشته باشد ولي در برابر تمام پرسشهايش يا سكوت بود يا

جوابهاي بي سر و ته كه خود پسر هم به احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل

دختر تمام شده بود به پسر گفت كه ديگر نمي خواهد او را ببيند به او گفت كه از

زندگي اش خارج شود به نظر دختر پسر خاله اش كه هر روز به عيادتش امده بود با

دسته گلهاي زيبا بيشتر از پسر لايق دوست داشتن بود دختر در حالت عصبي به

پهلوي پسر ضربه اي زد زانوهاي پسر لحظه اي سست شد و رنگش پريد چشمهايش

مثل يخ بود ولي دختر متوجه     نشد چون ديگر رفته بود و پسر را براي هميشه ترك

كرده بود

دختر با خود فكر مي كرد كه چه دنياي عجيبي است در اين دنيا كه ادمهايي مثل ان

غريبه پيدا مي شوند كه كليه اش را مجاني اهدا مي كند بدون اينكه حتي يك تومان

پول بگيرد و حتي قبول نكرده بود كه دختر براي تشكر به پيشش در همين حال پسر

از شدت ضعف روي زمين نشسته بود و خونهايي را كه از پهلويش مي امد پاك مي

كرد و پسر همچنان سر قولي كه به خودش داده بود پا بر جا بود او نمي خواست

دختر تمام عمر خود را مديون او بماند ولي اي كاش دختر از نگاه پسر مي فهميد كه او

عاشق واقعي است


ارسال شده در تاریخ : 6 دی 1389برچسب:, :: 11:6 :: توسط : مریم

 

 

ديدی غزلی سرود؟


عاشق شده بود.


انگار خودش نبود


عاشق شده بود.


افتاد.شکست . زير باران پوسيد

 

آدم که نکشته بود .


عاشق شده بود


ارسال شده در تاریخ : 5 دی 1389برچسب:, :: 12:7 :: توسط : مریم

 

http://marshal-modern.ir/Archive/16836.aspx

 

http://marshal-modern.ir/Archive/16837.aspx

براي ديدن بقيه تصاوير به ادامه مطلب مراجعه كنيد



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : 1 دی 1389برچسب:, :: 10:46 :: توسط : مریم

درباره وبلاگ
زندگی چون قفسی است قفسی تنگ پر از تنهائی و چه خوب است لحظه غفلت آن زندانبان بعد از آن هم پرواز...............
آخرین مطالب
نويسندگان

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 41953
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 47
تعداد آنلاین : 1



كد ماوس